«چُغازَنبيل» نيايشگاهي است باستاني و با پيشينهي بيش از 3 هزار سال، که در جنوب باختري(:غربي) ايران و در استان خوزستان قرار دارد. اين سازه از شهر باستاني شوش 35 کيلومتر فاصله دارد. مسير رسيدن به چغازنبيل از راه اهواز به شوش است اما جاي دقيق آن ميان شوشتر و شوش در کنار رود دز قرار دارد و اين بيانکنندهي اين است که هنگام ساخت زيگورات، شهرهاي شوش و شوشتر هر دو وجود داشتهاند. (به پرستشگاههاي پله مانند زيگورات
گفته ميشود) «چغازنبيل» که نام باستاني اين ساختمان است، واژهاي محلي و مرکب از دو واژهي «چُغا» (در زبان لري به معني «تپه») و زنبيل (به معني «سبد») است که اشارهاي است به جاي پرستشگاه که تپه بوده و آن را به زنبيل واژگون تشبيه ميکردند.
پيشينهي چغازنبيلچغازنبيل در روزگار عيلاميها و نزديک به 1250 سال پيش از ميلاد ساخته شده است. اين اثر بخش بهجامانده از شهر دوراونتش است. «اونتاش گال» پادشاه ايلام باستان است که براي ستايش ايزد اينشوشيناک، الههي نگهبان شهر شوش، فرمان ساخت اين شهر مذهبي را داده است. ساختمان چغازنبيل در ميانهي اين شهر و بلندترين بخش آن است.
بلندي آغازين آن 52 متر و 5 اشکوبه(:طبقه) بوده است. امروزه بلندي آن 25 متر و تنها 2 اشکوبهونيم آن برجامانده است.
پيدا شدن چغازنبيل در سال 1935
ميلادي هنگامي که شرکت نفت ايران و انگليس در نزديکهاي رود دز به حفاريهاي نفتي مشغول بود، يکي از کارمندان نيوزيلندي شرکت به نام «براون» متوجه مجموعهي بزرگي شبيه تپه شد که در جايي بلند قرار گرفته بود. او از آن مجموعه که در زير خاک بود آجري کتيبهدار پيدا کرد. در آن هنگام يک گروه باستانشناس در در نزديکي شوش به کاوشهاي باستانشناسي مشغول بود. براون آن آجر را نزد گروه برد تا شايد از راز آن تپه پرده بگشايند. اينگونه بود که حفاريهاي نفتي، نام زيگورات چغازنبيل را در يادها زنده کرد. پس از آن کاوشهاي باستانشناسي بين سالهاي 1951 تا 1962 ميلادي از سوي «رومن گيرشمن»، باستانشناس فرانسوي بر روي تپه انجام شد. گرچه خاکبرداري از اين اثر باستاني، دانش جهانيان را نسبت به پيشينهي باستاني ايران کامل کرد اما پس از گذشت نزديک به 50 سال از اين رويداد، شوندهاي(:عوامل) فرسايندهي طبيعي و بيپناه گذاشتن اين يادمان در برابر آنها آسيبهاي بسياري به اين بناي خشتي – گلي وارد کرده و به ويژه اشکوبههاي بالايي را دچار فرسايش شديد کرده است.
شگفتيهاي چغازنبيل
آبرساني به چغازنبيل يکي از شگفتيهاي اين پرستشگاه است. رود دز از نزديکي چغازنبيل ميگذرد ولي به شوند اينکه اين رود سطح دشت را فرسايش داده و بستر رودخانه در سطح پايينتري از سطح دشت است امکان بهره بردن از آب اين رود براي اهالي گستره نبوده است. بنابراين شاه عيلامي فرمان ساخت کانالي به درازاي 45 کيلومتر را ميدهد تا آب رود کرخه را که هم سطح زمين چغازنبيل بوده، به چغازنبيل برسانند. اين آب پس از اينکه از هفت تپه گذر ميکند به چغازنبيل ميرسد ولي به شوند اينکه آب کرخه پس از گذر از دشت خوزستان گلآلود است آب را در حوضچههاي تهنشين بزرگ و کوچکي ميريختهاند و با گذر از تنبوشهها و بهرهگيري از قوانين فيثاغورث، تصفيه کرده و گل آن را جدا ميکردند. شايد اين يکي از کهنترين تصفيهخانههاي آب جهان باشد. در جاي جاي سازه آبراههايي ديده ميشود، که شايد براي نگهداري از ساختمان در برابر بارانهاي سيلآساي محل طراحي شده بودند. گرداگرد چغازنبيل سنگفرش است و در برخي از سنگفرشها آثار جاي پاي بچه ديده ميشود که شوند آن تاکنون نامشخص است.
درگستره يک ساعت خورشيدي بزرگ نيز ديده ميشود. موزاييک معرق پيدا شده در چغازنبيل نيز کهنترين معرقکاري ايران است. چغازنبيل در 6 بهمنماه سال 1979 ميلادي در سياههي ميراث جهاني يونسکو به ثبت رسيده است.
درباره این سایت