بسط دولت اشکاني
دوره اشکاني چنان گذشت 470 سال امتداد داشت. اين دوره را ميتوان به سه قسمت تقسيم نمود:
در اوايل اين دوره که تقريبا يکصد سال دوام آن بود اشکانيان به تحکيم مباني دولت جوان خود پرداختند و دولت باختر را در شرق منهدم نمودند و سلوکي ها را از ايران براندند.
قسمت دوم دوره عشظمت دولت اشکاني اشت و شاهان اشکاني با بهره مندي در مقابل روميان و مردمان تازه نفس شرقي مانند سک ها و غيره مي جنگيدند و ايران پارتي يکي از دو دولت عظيمي است که دنياي آن روزي را در تصرف دارند (دولت روم و دولت اشکاني)1?
مجسمه يک شاهزاده پارتي که اعتقاد بر اين است شمايل سردار سورنا ميباشد. اين مجسمه در موزه ملي ايران موجود است
مجسمه يک شاهزاده پارتي که اعتقاد بر اين است شمايل سردار سورنا ميباشد. اين مجسمه در موزه ملي ايران موجود است
در قسمت سوم دولت اشکاني رو به انحطاط مي رود.
راجع به حدود اين دولت در زمان عظمت آن بايد در نظر داشت که خوانواده اشکاني به چند شعبه تقسيم شده و هر کدام در ممالکي سلطنت کردند: شعبه اولي در ايران ،شعبه دومي در ارمنستان و ولايات مجاور آن مانند اسران (ادس) و غيره، سوم در باختر و صفحات مجاور آن تا پنجاب و سند.
بنابراين حدود دولت ترکيبي اشکاني اين است:
از طرف غرب رود فرات و ازسمت شرق پنجاب وسند، از طرف جنوب، خليج فارس و درياي عمان و اقيانوس هند از سمت شمال کوه هاي هيماليا و رود سيحون و درياي خزر و قفقازيه.
تشکيلات دوره اشکاني
در باب تشکيلات اين دوره اطلاعات مبسوطي در دست نيست ،زيرا از سلاطين اشکاني کتيبه هايي به دست نيامده ،تا اين مسئله را روشن نمايد و آنچه در باب اشکانيان مي دانيم ،از منابع ارمني و رومي و يوناني است.
با وجود اين از سکه ها و اطلاعات ناقصي که به ما رسيده مسلم است که دولت اشکاني دولت بسيطي نبوده بلکه ايران در آن زمان به جند دولت کوچکتري تقسيم شده بود،مانند ارمنستان ، ماد ، **** ، پارس ، خوزستان ،اصفهان ، ري ، کرمان ، يزد ،باختر و بعضي قسمت هاي هند و غيره.
اين ممالک در امور داخلي استقلال داشتند، مذهب و عادا و سلسله پادشاهان آن ها محفوظ بود (پادشاهان ين مناطق غالبا اشکاني بودند. تمکين آن ها از شاه بزرگ يا شاهنشاه از اين راه معلوم مي شد که در موقع انتخاب شاه بزرگ در مجلس م حاظر مي شدند و در زمان جنگ سپاهي آماده کرده و به جايي که دولت مرکزي معين مي کرد مي فرستادند. شهر هاي يوناني ،يادگار زمان اسکندر و سلوکي ها – نيز در امور داخلي خود به کلي آزاد بودند و باجي مي دادند (مانند سلوکيه و غيره).
در جاهايي که پادشاه محلي نبود از طرف مرکز والي يا **** معين مي گرديد. در مرکز هم شاهنشاهان اشکاني چنانکه استنباط مي شود حکومت مطلقه داشتند ،زيرا مجلس مي بود که امور مهمه در آنجا حل و عقد مي گرديد.
اين مجلس از شاهزادگان اشکاني که به حد رشد رسيده بودند يا از روساي خانواده هاي درجه يک منعقد مي شد گاهي اين دو با با هم و با روحانيون درجه ترکيب مي شدند و در اين صورت اين مجلس را مغستان مي ناميدند. مجلس شاهزادگان و نجباء را مورخين رومي (سنا) ناميدند.
اختياران اين مجلس زياد بود . در صورتي ککه مغستان چندان نفوذي در امور نفوذ زيادي نداشت. به طور کلي بايد گفت که پارتي ها از جهت دوري از بابل و آسور (آشور) ترتيبات آريايي ها را چنانکه در فوق ذکر شد بهتر و بيشتر محفوظ داشته بودند.بنا براين روساي خوانواده ها و طوايف اختيارات بيشتري داشتند و پادشاهان محلي في الواقع
درباره این سایت